Bleeding Edge با اینکه دارای مکانیسمهای مبارزهای هیجانانگیزی است، اما به هیچوجه یک بازی سرگرم کننده نیست و محتوای کم آن بازیکن را ناامید میکند.
چند سالی است که استودیوهای بازیسازی مختلف سعی میکنند با ساخت یک بازی چندنفره و رقابتی، تجربهی قابل قبول و سرگرم کنندهای را در اختیار کاربران قرار دهند. درمیان بازیهای چندنفره تیمی فانتزی، Overwatch را میتوان موفقترین بازی دانست که یک تجربه ۶به۶ عالی را در اختیار کاربران خود قرار میدهد. در نمایشگاه E3 2019 بود که بازی جدید استودیو نینجا تئوری (Ninja Theory) با نام Bleeding Edge معرفی شد. Bleeding Edge با این شعار معرفی شد که یک تجربه چندنفره و هیجانانگیزی را ارائه میدهد که هر یک از قهرمانها، ساختار مخصوصبه خود را دارند و میتوانند روند برد و باخت تیم خود را تغییر دهند.
مدتی است که بازی Bleeding Edge عرضه شده است، اما باید بگویم که این بازی با یک اثر چندنفره سرگرم کننده در زمان انتشار، فاصله زیادی دارد. بلیدینگ اج در دل خود مشکلات مختلفی دارد که شاید در آینده رفع شوند، اما در حال حاضر نمیتواند بازیکن را در طولانی مدت سرگرم کند. Bleeding Edge جزو آن دسته از بازیهای چندنفره Team Brawler است که داستان ندارد. بهعبارتی نینجا تئوری تمام تمرکز خود را روی گیمپلی قرار داده است تا بتواند تجربهی خوبی را در اختیار کاربران قرار دهد. مشکل این است که گیمپلی بازی در ظاهر و روی کاغذ، جذاب و سرگرم کننده است، اما وجود مشکلات متعدد در طراحی کاراکترها و محتویات، سبب شده خوبیهای بازی دیده نشوند.
البته بازی آنچنان فاقد داستان هم نیست، بلکه هر کاراکتر یک بیوگرافی مخصوصبه خود را دارد که میتوانید با خواندن آن، با شخصیتهای جهان Bleeding Edge آشنا شوید. Bleeding Edge یک بازی چندنفره چهاربهچهار است که قهرمانهای بازی در سه کلاس تهاجمی (Attack)، پشتیبان (Support) و تانک (Tank) دستهبندی میشوند. هر کاراکتر دارای سه مهارت اصلی است که عملکرد متفاوتی دارند. بااینحال، جالبترین بخش مهارتهای کاراکترهای بلیدینگ اج، مربوطبه مهارت آلتیمیت آنها میشود. پس از اینکه کاراکتر خود را انتخاب میکنید، میتوانید از میان دو مهارت آلتیمیت درنظر گرفته شده، یکی ازآنها را انتخاب کنید. ازاینرو بازیکنان میتوانند باتوجهبه شیوه بازی کردن خود، مهارت آلتیمیت کاراکتر مورد نظر را انتخاب کنند. همچنین گیمپلی Bleeding Edge دارای ویژگیهایی نظیر جاخالی دادن یا حتی Parry کردن است که انجام بهموقع آنها، میتواند شما را از مرگ نجات دهد.
وجود مهارتهای مختلف برای هر کاراکتر و همچنین ویژگیهای کلی مکانیسم بازی سبب شده تا ساختار گیمپلی و نبردها متفاوت نسبتبه بازیهای این سبک باشد، اما بزرگترین ضعف گیمپلی Bleeding Edge، بر میگردد عدم استفاده از حس رقابت تا هیجان هر دور از بازی بیشازپیش افزایش پیدا کند. Bleeding Edge تنها دارای یک حالت رقابتی ساده است که بازیکنان را در دو حالت Objective Control و Power Collection قرار میدهد. حالت Objective Control شباهتهایی به همان کانکوئست و دامینیشن سایر بازیهای چندنفره دارد و هر تیم که بتواند ازطریق فتح محیطهای مختلف، زودتر به امتیاز درنظر گرفته شده برسد، برنده بازی است. این در حالی است که بازیکنان در Power Collection، باید کپسولهای قدرت را جمعآوری و آنها را در محیط درنظر گرفته شده استخراج کنند. این در حالی است که هر حالت قوانین مخصوصبه خود را هم دارد که بازیکن را مجبور به رعایت آنها و تلاش برای پیروزی کند.
البته کمی بالاتر گفتم که این حس رقابت در بازی وجود ندارد و دلیل آن هم این است که استودیو نینجا تئوری از بازیهای رنکد یا رقابتی استفاده نکرده است. معمولا بازیهای آنلاین تیمی با استفاده از این دسته حالتها سعی میکنند یک فضای رقابتی جدی را برای بازیکنان بهوجود آورند؛ فضایی که به آنها اجازه میدهد تا جدیتر از گذشته با قهرمان خود بازی و کاراکتر خود را باتوجهبه نیاز تیم انتخاب کنند. این در حالی است که هماکنون این کمبود در بلیدینگ اج سبب شده تا بازیکنان هیچ اهمیتی به وضعیت تیم نداشته باشند و قهرمانها را باتوجهبه سلیقه خود انتخاب کنند. همچنین خروج بازیکنان در حین انجام بازی بهدلیل نبود مجازات، مورد دیگری است که امکان دارد لذت بازی کردن را از شما بگیرد. از طرفی بازی فاقد بخش ساخت بازیهای شخصیسازی شده درکنار دوستان است و کمبود محتوا، در گوشهوکنار Bleeding Edge مخاطب را اذیت میکند.
بااینکه پس از گذشت مدت زمان کوتاهی امکان دارد بازیکنان جدید به تیم شما وارد شوند، اما همین شکاف زمانی کافی است تا از یک تیم برنده به تیم بازنده تبدیل شوید. در حالت وجود تنها دو حالت برای تجربهی بازی، شاید در طولانی مدت شما را خسته کند. معمولا استودیوهای بازیسازی برای رفع این مشکل از قهرمانهای متعددی استفاده میکند که هرکدام جذابیت خاصی خود را دارند. ازاینرو بازیکن مدام کاراکترهای خود را تغییر میدهد تا بتواند یک تنوع در شیوه بازی کردن خود بهوجود آورد. متاسفانه Bleeding Edge در روز عرضه تنها ۱۱ کاراکتر دارد که شامل پنج کاراکتر کلاس تهاجمی، سه کاراکتر کلاس پشتیبان و سه کاراکتر کلاس تانک میشود.
متاسفانه جدا از اینکه فهرست کاراکترها بسیار کم است، از نظر طراحی و مکانیسمهای بازی هم آنطور که باید و شاید جالب طراحی نشدهاند. از میان ۱۱ کاراکتر، شاید چهار الی پنج کاراکتر بتوانند نظر مخاطب را جلب کنند و در نبردها و بازی مفید باشند. سایر قهرمانها و مهارتهای آنها در حالتهای بازی و کارهای تیمی آنچنان تاثیر گذار نیست. تمامی این موارد در گیمپلی Bleeding Edge دستبهدست هم میدهند تا بازیکن پس از گذشت چند ساعت، دیگر میل و رغبتی برای ادامه کار نداشته باشد. یکی دیگر از موارد بسیار مهم در بازیهای آنلاین، کیفیت سرورها و سیستم Matchmaking بازی است. Bleeding Edge دارای کیفیت سرورهای خوبی است و پس از گذشت چند ثانیه، وارد بازی میشوید. از نظر پینگ و تأخیر هم کاربران ایرانی میتوانند بدون مشکل خاصی بازی را تجربه کنند.
جدا از این موارد یک بخش شخصیسازی هم برای کاراکترها درنظر گرفته شده است. شما با تجربهی بازی با هر کاراکتر، باعث ارتقای سطح شخصیت مورد نظر میشوید. این ارتقای شخصیتی و ارتقای کلی سطح شما باعث میشود تا Modهای مختلفی را آزاد و در صورت نیاز آنها را با پول داخل بازی خریداری کنید. هر کاراکتر بهصورت همزمان میتواند از سه ماد استفاده کند. بعضی از مادهای سیستم دفاعی کاراکتر شما را ارتقا میدهند و بعضی دیگر سیستم تهاجمی را قدرتمندتر میکند. ازاینرو باید ببینید از کاراکتر خود انتظار چه عملکردی دارید و سپس از مادهای خود استفاده کنید. این سیستم و تغییرات اعمالی روی کاراکتر بهخوبی در نبردها خود را نشان میدهد و جزو ویژگیهای مثبت Bleeding Edge است.
از نظر بصری و گرافیکی، Bleeding Edge دارای گرافیک سل شید است و میتوان آن را یکی از بهترین بازیهایی دانست که از این سیستم گرافیکی استفاده کرده است. جلوههای بصری بازی بهلطف ساختار سل شید بودن آن حسوحال خوبی را بهوجود آورده است و میتواند در نبردها حسابی چشمنواز ظاهر شود. جدا از مشکلات ذکر شده در بخش طراحی، بلیدینگ اج در طراحی تعداد نقشههای بازی برای محصولی که AAA بهحساب نمیآید، کار خود را بهخوبی انجام داده است و هر پنج نقشه بازی متنوع و متفاوت طراحی شدهاند. از نظر فنی هم بازی مشکل خاصی ندارد و بدون افت فریم یا باگ میتوانید Bleeding Edge را تجربه کنید.
جدا از گرافیک، موسیقیهای Bleeding Edge هم شما را راضی خواهند کرد. در طول هر دور از بازی کردن یا زمانیکه در منوی اصلی بازی هستید، موسیقیهای گوشنوازی پخش میشود که هیجان مسابقات را بالاتر میبرد. از نظر صداگذاری هم هرکاراکتر دیالوگهای مخصوصبه خود را دارد که در طول تجربهی بازی، مدام آنها را به زبان میآورند. بااینتفاسیر، Bleeding Edge یک بازی ۳۰ دلاری است که توسط استودیو نینجا تئوری توسعه یافته است. شاید با خود بگویید که نباید انتظار بالایی از این بازی داشت، اما Bleeding Edge جزو آن دسته از بازیهایی است که حتی سادهترین موارد و پیشنیازهای یک بازی رقابتی و Team Brawler را رعایت نکرده است. این در حالی است که Bleeding Edge پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک محصول سرگرم کننده و هیجانانگیز را داشت که بتواند در طولانی مدت کاربر را سرگرم کند، اما مشکلات بازی سبب شده تا نقاط قوت آن به چشم نیاید و پس از گذشت چند ساعت، از تجربهی آن خسته شوید.
بررسی بازی روی کامپیوتر انجام شده است